لایحه تکمیلی بعد از جلسه رسیدگی به ابطال رای داور

_{^{متن لایحه تکمیلی ابطال رای داوری بعد از جلسه رسیدگی}}

ریاست محترم شعبه ..... دادگاه عمومی حقوقی تهران
پیرو جلسه مورخ ......... و با عنایت به تقدیم لایحه دفاعیه از سوی اینجانب و وکیل خوانده پاسخ بعضی ایرادات ایشان که در جلسه رسیدگی مطرح نمو ند مکتوب و مستند به شرح این لایحه تقدیم حضور می شود :
در پاسخ به اظهارات وکیل آقای احمد ...... که اظهار نموده: "مرجع حل اختلاف اعضا با مرجع داوری تعاونی است" لازم به ذکر است که:
اولا: اختلافی میان موکل و تعاونی وجود ندارد که موکل به جهت حل آن به مرجع داوری اتحادیه تعاونی مراجعه نماید. بلکه اختلاف میان آقای احمد ..... و تعاونی بوده است که مرجع داوری اتحایه تعاونی در مقام حل اختلاف میان آقای احمد .... و تعاونی مسکن رایی صادر نموده است که به حقوق موکل خلل وارد آورده است و موکل در اختلاف میان آقای احمد ....... و تعاونی که به داوری ارجاع گردیده است ثالث می باشد. 
ثانیا: با توجه به ماهیت خصوصی رسیدگی داوری و با عنایت به ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی و وحدت ملاک از ماده 490 قانون آیین دادرسی مدنی، مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث نسبت به رای داور، دادگاهی است که دعوا را به داوری ارجاع نموده و یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد. لذا با عنایت به این که آپارتمان موکل در محدوده ی صلاحیت مجتمع قضایی مفتح قرار دارد، لذا دادگاه صالح جهت رسیدگی، محاکم بدوی مستقر در مجتمع قضایی مفتح می باشد. کما این که رویه قضایی نیز بر همین مبنا می باشد. بنابراین این ایراد وکیل محترم آقای احمد ..... مردود و ناشی از عدم توجه به طرفین اختلاف و موضوع دعوا و عدم عنایت به مقررات قانون آیین دادرسی مدنی در باب اعتراض به رای داوری می باشد. 
ثالثا: وکیل محترم در ادامه لایحه ی خود به این ایراد خود پاسخ داده است و با استناد به ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی پذیرفته است که مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث، دادگاه می باشد. 
چهارم  اینکه: با عنایت به این که ماده 420 ق آ.د.م در خصوص اعتراض به رای قاضی و رای داور هردو می باشد و از آنجایی که ممکن است ثالث به رایی اعتراض نماید که از محاکم تجدیدنظر صادر و قطعی شده باشد فلذا مقرر می دارد اگر رایی در مرجع بالاتر قطعی شود اعتراض ثالث نیز باید در همان مرجع به عمل آید. ولی رای داور که ول حتی در صورت اعتراض نیز محاکم بدوی صالح به رسیدگی می باشند بنابراین مرجع اعتراض به رای داوری، محاکم بدوی می باشد و هیچ گاه امکان طرح دعوای اعتراض ثالث به رای داور در محاکم تجدیدنظر وجود ندارد. 
پنجم اینکه: وکیل محترم آقای  احمد .... با این استدلال که :" چون آقای احمد .... واحد موکل (خانم مرجان ........) را به تصرف خود درآورده است و حق خانم مرجان ...... را نسبت به آپارتمانی که تمامی ادله ی مثبته ی مالکیت خانم مرجان .... نسبت به آن موجود و تقدیم گردیده است، ساقط شده می داند. و این استدلال وکیل محترم به این می ماند که اگر من ملک کسی را در مقام اجرای رایی که مالیک هیچ دخالتی در پروسه ی رسیدگی نداشته و نسبت به رسیدگی ثالث بوده است تصرف نمایم دیگر حق مالک را زایل و ساقط شده بدانیم. در حالی که تمامی ادله ی اثبات مالکیت هم وجود باشد! که نتیجه ی چنین استدلال ناصحیحی، تبانی دو شخص برای طرح دعوای صوری به منظور تمالک ملک شخص ثالثی می شود که هیچ اطلاع و نقشی در آن دعوا نداشته است. 
بنابراین با عنایت به این که مالکیت موکل نسبت به آپارتمان موضوع دعوا(آپارتمان 134 متری طبقه دوم غربی در بلوک ....) مستندا به ادله ی تقدیمی ضم دادخواست محرز و مسلم می باشد و هیچ مدرک مغایری که قبل یا پس از انتقال واحد مذکور به موکل و معارض با حق مالکیت وی باشد وجود ندارد بنابراین حق موکل نسبت به واحد مذکور مسلم و باقی می باشد. 
با تجدید احترام 
مینا کاویانی