شکایت از ورثه بابت الزام به تنظیم سند آپارتمان موضوع تعهد مورث

_{^{پاسخ – آیا می شود از ورثه برای تعهد مورث به تنظیم سند آپارتمان شکایت کرد ؟}}

• هر شخص در طول حیات خود حق این را دارد که در اموال خود هرگونه دخل  و تصرفی را انجام دهد. و می تواند در صورتیکه در سلامت عقل باشد اموال خود را مورد معامله قرار دهد.
• اشخاص می توانند در قالب عقود مختلف اموال خود را انتقال دهند. که هر کدام از عقود دارای احکام و قواعد خاصی هستند.
• پس باید دید که افراد طی چه نوع عقدی اموال خود را انتقال می دهند تا بتوان با استفاده از احکام خاص آنها فهمید که آیا بعد از فوت احد طرفین قرارداد وضع قرارداد به چه شکلی خواهد بود یا صور بطلان عقد یا خارج شدن از عقد به چه شکل خواهد بود.
• در یک تقسیم بندی کلی عقود به جایز و لازم تقسیم خواهند شد.
• برخی عقود پس از انعقاد لزوم پیدا خواهند کرد و طرفین حق برهم زدن آن را ندارند حتی با فوت احد طرفین یا خروج از اهلیت نیز عقد به قوت خود باقیست مانند عقد بیع و اجاره .
• اما برخی عقود جایز هستند و طرفین می توانند به دلخواه خود از عقد خارج شوند یا با فوت یکی از طرفین عقد منحل خواهد شد. پس اینکه طرفین عقد در قالب چه عمل حقوقی اموال را انتقال می دهند بسیار حائز اهمیت است. 

^{_{پاسخ به پرسش مخاطب درخصوص شکایت الزام به تنظیم سند علیه ورثه}}

♦  اینکه شما و پدر در چه قالبی این انتقال واحد آپارتمان را انجام داده اید بسیار اهمیت دارد از صورت سوال اینگونه بر می آید که پدر شما قصد بخشش به شما را داشته است که اگر این گمان درست باشد عقد هبه غیر قابل رجوع خواهد بود و به نوعی عقد لازم خواهد بود چرا که طبق ماده 803 قانون مدنی اگر بین واهب و متهب رابطه پدر فرزندی وجود داشته باشد دیگر نمی توان به عین موهوبه رجوع کرد اما دقت داشته باشید که قبض در عقد هبه شرط صحت معامله خواهد بود و اگر در مال نوعی تصرف عرفی مانند سکونت یا یک تصرف مادی نکرده باشید، وقوع نیافته است.

♦  حال اگر شما این آپارتمان را از پدر خریداری کرده باشید یعنی عقد بیع واقع شده باشد این عقد عقدی لازم است و فوت پدر شما هیچ خللی در وقوع عقد ایجاد نمی کند و وراث دیگر به نمایندگی از متوفی باید تنظیم سند رسمی را انجام دهد. 

^{_{مستندات قانونی - الزام به تنظیم سند ورثه}}

ماده 30 قانون مدنی

هر مالكي نسبت به مايملك خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردي كه قانون استثناء كرده باشد.
ماده 795 قانون مدنی

هبه عقدي است كه به موجب آن يكنفر مالي را مجانا به كس ديگري تمليك مي كند تمليك كننده واهب طرف ديگر را متهب ، مالي را كه مورد هبه است عين موهوبه مي گويند.
ماده 798  قانون مدنی

هبه واقع نمي شود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اينكه مباشر قبض خود متهب باشد يا وكيل او و قبض بدون اذن واهب اثري ندارد.
ماده 803 قانون مدنی

بعدازقبض نیزواهب می تواندبابقاع عین موهوبه ازهبه رجوع مگردرمواردذیل :

1) در صورتی که متهب پدریامادریااولادواهب باشد.
2) در صورتی که هبه معوض بوده وعوض هم داده شده باشد. 
3) درصورتی که عین موهوبه ازملکیت متهب خارج شده یامتعلق حق غیر واقع شودخواه قهرامثل اینکه متهب به واسطه فلس محجورشودخواه اختیارا مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود
4) درصورتی که درعین موهوبه تغییری حاصل شود.  

پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما